شکاف نسلی درختان، همسایگی تنه پیر با نهال جوان

بیچاره ما و نهال چنار عاقبت تلخ نهایت رشد بالندگی مان را هر روز نظاره می کنیم

خاطره

کاش وقتی به پشت این پنجره نگاه می کردیم گذشته را می دیدیم

کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

درخود شکستگی در اوج قله تکنولوژی

از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت

همزیستی انسان و گیاه

حوزه هنری

ظهر دم کرده تابستان است

انعکاس وارونه نور

ایرانیان چه در سر داشتند که اینچنین زیبا می آفریدند در دل کویر؟

یزد

کوه هایی چه بلند

دشت هایی چه فراخ

کردستان

این منبع آب جبهه نیست، منبع آب میدان گل است

و این کیسه ها نیز کیسه های شن سنگرها نیستند خاک باغچه خانه ها هستند...........همه چیز به چه سرعتی در حال تغییر است از دیروز تا امروز

آدم اینجا تنهاست

و در این تنهایی سایه نارونی تا ابدیت جاری است

اعتراض و افسوس

از پس پنجاه و اندی ز عمر
نعره بر می آیدم از هر رگی
کاش بودم باز دور از هرکسی
چادری و گوسفندی و سگی

نیما یوشیج