مرثيه اي براي ماهي مرده
امروز صبح که از کنار حوض ماهي ها گذشتم ديدم که يه ماهي رفته ته حوض و داره مي ميره و يه ماهي قرمزکوچولو هم کنارشه، عصر که برگشتم خونه ته حوض رو دوباره نگاه کردم ديدم ماهي بزرگه مرده اما هنوز ماهي قرمز کوچولو همون جايي که صبح بود کنار ماهي بزرگه ايستاده، بهشون نزديک شدم تا عکس بندازم اما با تعجب ديدم که ماهي قرمز کوچولو حتي با نزديک شدن من هم از جاش تکون نمي خوره فکر کنم ماهي بزرگه خيلي براش عزيز بوده که اينطوري براش سوگواري مي کنه...برام جالب بود که ماهي ها هم تا اين حد احساس دارند
امروز صبح که از کنار حوض ماهي ها گذشتم ديدم که يه ماهي رفته ته حوض و داره مي ميره و يه ماهي قرمزکوچولو هم کنارشه، عصر که برگشتم خونه ته حوض رو دوباره نگاه کردم ديدم ماهي بزرگه مرده اما هنوز ماهي قرمز کوچولو همون جايي که صبح بود کنار ماهي بزرگه ايستاده، بهشون نزديک شدم تا عکس بندازم اما با تعجب ديدم که ماهي قرمز کوچولو حتي با نزديک شدن من هم از جاش تکون نمي خوره فکر کنم ماهي بزرگه خيلي براش عزيز بوده که اينطوري براش سوگواري مي کنه...برام جالب بود که ماهي ها هم تا اين حد احساس دارند
0 Comments:
Post a Comment
<< Home