خزانی ترین میوه ها؛ خرمالو

گل سنگ

گل سنگم
گل سنگم
چی بگم از دل تنگم

دوک نخ ریسی

فکر می کنم این همون دوکی باشه که زیبای خفته به وسوسه زن جادوگر به نوکش دست زد و به خواب فرو رفت و درنهایت باعث شد متاهل بشه و.......این یکی رو هم تو تهران پیدا کردم

انگورهای پاییزی

کودک، عتیقه فروش، سنتور زن

ویولن زن در جمعه بازار

نوای خوش موسیقی گم گشته در همهمه اصوات انسانی

من و عزیزترینم

مسیر آبنبات چوبی ها

فکر کنم این همون راهی باشه که هانسل و گرتل رفتن تا رسیدن به خونه شکلاتی جادوگره .....من که اصلا فکر نمی کردم این راهه از اتوبان مدرس تهران شروع بشه

تبلیغ، تبلیغ ، تبلیغ، تبلیغ، تبلیغ

در پی طلای کثیف

یادم می یاد دکتر پیران سر کلاس بررسی مسائل شهری شهر تهران چیزهای خیلی جالبی درباره زباله های تهران و مافیای که اون را کنترل و مدیریت می کنه می گفت . تا قبل از اون هیچ وقت فکر نمی کردم که زباله هم در تهران توسط مافیای خاصی اداره بشه و منبع عظیمی از ثروت برای عده ای از همشهریهای تحصیلکرده و سرما یه دار ما باشه. دکتر می گفت که زباله های تهران بنا به علل مختلف از جمله مصرف زیاد سبزی و میوه بسیار غنی و گران قیمته و خیلی از کشورها مایل به خرید اون هستن اما متاسفانه ما قادر به فروشش نیستیم چونکه برای فروشش، زباله ها باید از هم تفکیک بشن و ما شهروندهای تهرانی این کار رو نمی کنیم به همین خاطر چون خیلی حوصله سختی دادن به خودمون را نداریم، همگی چه ما شهروندان و چه دولتمردان راحت تریم که از این منبع کلان درآمد ملی کلا صرف نظرکنیم......بگذریم... دکتر چیزهای خیلی جالب دیگه ای هم درباره زباله گردها، زباله گردی و قواعد مخصوص به اون در شهر تهران می گفت. جان کلام اینکه زباله گردهای تهران باند مخصوصی رو تشکیل می دن که دارای سلسله مراتب و قوانین محکم و معینی هستن که دراون چارچوب هر کسی شناخته شدس و وظایف خاصی رو داره و غیره .علاوه براین، اونها برای خودشون کارگاهها و محلهایی را هم دارن که در اون زباله ها رو به طور غیرقانونی و غیربهداشتی تبدیل به اقلام خوراکی و غیرخوراکی می کنن و دوباره به بازارمصرف خصوصا در مناطق محروم شهر می فرستند و الی آخر

قدم زدن در دوزخ